پاتک

طاعت عشق ثوابی ست، که مقبول خداست / سر بی عشق، به تن بار گناهی ست عجیب

پاتک

طاعت عشق ثوابی ست، که مقبول خداست / سر بی عشق، به تن بار گناهی ست عجیب

جزیره کیش (اقتصاد آزاد یا بی بند و باری فرهنگی)

وضعیت فرهنگی کیشمتاسفانه از گوشه و کنار اخبار متعددی در مورد وضع حجاب یا جشن های آنچنانی در جزیره کیش به گوش می رسد. از خودم سوال می کنم آیا اقتصاد آزاد باید مساوی با فرهنگ بی دینی باشد؟

جدای از اینکه در ماهیت اقتصاد آزاد و مضرات آن سوالات فراوانی مطرح است، باید از خودمان بپرسیم کدام سیاست اسلامی در جزیره کیش اجازه داده است تا سرمایه دارها و ثروتمندان   هنجارهای اسلامی را بشکنند و زیر پا بگذارند؟
آیا برای اینکه جلوی خروج سرمایه های تفریحی و توریستی را بگیریم راهی جز اجازه آزادی بی بند و باری نداریم؟ باید ریشه این سیاست را در کدام نهاد جست و جو کرد؟ آیا سازمان گردشگری مسئول است؟ این سیاست در کدام وزارت خانه تدوین شده است؟

باید تعجب کرد! یا نمی دانیم یا اینکه عامدانه دست به این کار زده ایم. در هر دو حالت باید تاسف بخوریم به حال خودمان. اگر دست هایی عامدانه و با آگاهی کامل زمینه این بی بند و باری را فراهم کرده است که باید این دست ها را شناسایی کرد و قطعشان کرد. اما اگر این کار جاهلانه باشد باید مدیران را بیدار کرد. چرا باید در جزایر و مناطق آزاد زیر پرچم جمهوری اسلامی اجازه بدهیم که به مبانی و مقدسات دینی مسلمانان دهن کجی بشود؟

خدا وکیلی هیچ راهی وجود ندارد که در حیطه معقولات امکانات جذابتری را نسبت به کشورهای حاشیه خلیج فارس در مناطق آزاد دایر کنیم تا توریست ها و گردشگران داخلی و خارجی را به این مکان ها بکشانیم؟

ما نمی فهمیم معنا و مفهوم آزادی در مناطق آزاد اقتصادی به چه معناست؟ لطفا مدیران و مسئولین این را روشن کنند.

آیا جذابیت در مناطق آزاد تجاری به بی بند و باری و هرزه گی است؟

حالا باید این داستان را دوباره مرور کنیم:

داستان بشر حافی را شنیده اید. روزی امام از کوچه های بغداد می گذشت. از یک خانه ای صدای عربده و تار و تنبور بلند بود، می زدند و می رقصیدند و صدای پایکوبی می آمد. اتفاقا یک خادمه ای از منزل بیرون آمد در حالی که آشغالهایی همراهش بود و گویا می خواست بیرون بریزد تا مامورین شهرداری ببرند. امام به او فرمود صاحب این خانه آزاد است یا بنده؟ سؤال عجیبی بود. گفت: از خانه به این مجللی این را نمی فهمی؟ این خانه «بشر» است، یکی از رجال، یکی از اشراف، یکی از اعیان، معلوم است که آزاد است. فرمود: بله، آزاد است، اگر بنده می بود که این سر و صداها از خانه اش بلند نبود. حال، چه جمله های دیگری رد و بدل شده است دیگر ننوشته اند، همین قدر نوشته اند که اندکی طول کشید و مکثی شد. آقا رفتند. بشر متوجه شد که چند دقیقه ای طول کشید. آمد نزد او و گفت: چرا معطل کردی؟ گفت: یک مردی مرا به حرف گرفت. گفت: چه گفت؟ گفت: یک سؤال عجیبی از من کرد. چه سؤال کرد؟ از من پرسید که صاحب این خانه بنده است یا آزاد؟ گفتم البته که آزاد است. بعد هم گفت: بله، آزاد است، اگر بنده می بود که این سر و صداها بیرون نمی آمد. گفت: آن مرد چه نشانه هایی داشت؟ علائم و نشانه ها را که گفت، فهمید که موسی بن جعفر است. گفت: کجا رفت؟ از این طرف رفت. پایش لخت بود، به خود فرصت نداد که برود کفشهایش را بپوشد، برای اینکه ممکن است آقا را پیدا نکند. پای برهنه بیرون دوید. (همین جمله در او انقلاب ایجاد کرد. ) دوید، خودش را انداخت به دامن امام و عرض کرد: شما چه گفتید؟ امام فرمود: من این را گفتم. فهمید که مقصود چیست. گفت: آقا! من از همین ساعت می خواهم بنده خدا باشم، و واقعا هم راست گفت. از آن ساعت دیگر بنده خدا شد. (منبع)


پانوشت:

  1. استناد بی بند و باری در هتل های کیش.
  2. این عکس را هم در کیش گرفته اند.
  3. اعتراض به بی حجابی در سواحل بوشهر.
  4. وضعیت نابهنجار حجاب در مراکز خرید تهران.
  5. وقتی می گوییم اقتصاد آزاد در خوزستان اولین چیزی که به ذهن خطور می کند ماشین های خارجی وارداتی مدل بالای ارزان قیمت است. چیزی که مشابهش را در ایران به این زودی ها پیدا نمی کنید. یعنی وابستگی به غرب و شرق. یعنی عدم استفاده از محصولات داخلی و نهایتا عدم توان رقابت در بازار . یعنی ورشکستگی داخلی. و سوال اینجاست: در منطقه آزاد تجاری مثلا کیش یا اروند خارجی ها هم می آیند خرید کنند؟ صد البته در مناطق آزاد تجاری ایران ایرانی ها خرید می کنند. اما از خودمان باید سوال کنیم: ایرانی ها در این مناطق آزاد تجاری تولیدات داخلی می خرند یا تولیدات خارجی؟ حال دوباره سوال می کنم: مناطق آزاد تجاری چه منافعی برای ایرانیان دارد؟
  6. منبع این پست: وبلاگ خورشید عالم تاب.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد