پاتک

طاعت عشق ثوابی ست، که مقبول خداست / سر بی عشق، به تن بار گناهی ست عجیب

پاتک

طاعت عشق ثوابی ست، که مقبول خداست / سر بی عشق، به تن بار گناهی ست عجیب

دولت اصلاحات و روحانی نماها

وقتی پای صحبت بعضیا (آدمهایی که خودشون فکر می کنن خیلی روشنفکر و اصلاح طلب هستند) میشینی متوجه میشی که حس تنفر از روحانیت توی صحبت های این افراد یک تنفر مشترکه. یعنی به صورت متفق القول اکثر آدمای حامی اصلاحات (از نوع خاتمی آن) به طرز شگفت انگیزی از روحانیت و مذهب و هرچیز دیگه ای که به دین و نمادهای دین ربط داشته باشه متنفرند! اما تمام این اشخاص در حالت های خاصی به شدت دچار تناقض رفتاری هستند. مثلا این جور آدما در دولت رفسنجانی به شدت بر علیه روحانیت تبلیغات منفی می کردند اما همینکه خاتمی کاندیدای ریاست جمهوری شد همه بهش رای دادن. نکته جالب تر اینکه علی رغمی که اونها به خاتمی علاقه زیاد داشتند کماکان از روحانیت متنفر بودند. خیلی از این اشخاص روحانیون رو آدم هایی دزد- ریاکار- فاسق- فاسد- زناکار و .... تلقی می کنند. ما همچنانکه این صفات ناپسند و زشت رو سزاوار خودشان می دانیم می خواهیم از بعدی دیگر این مسئله را بررسی کنیم.... (بقیه در ادامه مطلب)

همچنانکه می دانید در یک جامعه سیاسی مردم متاثر از تبلیغات رسانه ای هستند. چنانکه می دانید در دولت اصلاحات رسانه های زنجیره ای اصلاحات برای تخریب چهره روحانیت و بسیج تبلیغات گسترده ای کرد که به مرور زمان در یک مقطع ۸ ساله توانستند به برخی از اهداف خود در این راستا دست پیدا کنند. البته اصلی ترین هدف اونها بی دین کردن جامعه ایران است که نه تنها به اون نرسیدند بلکه در خواب هم نخواهند دید که بتوانند دین را از کشور عزیز ایران بزدایند. 

در مرحله اول باید سوال کنیم چرا جریان اصلاحات علی رغم ایجاد تنفر و تبلیغ تنفر از روحانیت خود برای به دست گرفتن قدرت یک روحانی را کاندید ریاست جمهوری می کند؟ 

اما نکته قابل اینجاست که این روحانی نه یک روحانی واقعیست! چرا؟ به خاطر اینکه وی [خاتمی] یک هوسران به تمام معناست. در کوتاه ترین جست و جوی اینترنتی با عنوان جست و خوی کلمه {خاتمی} عکس های یافت شده خود به خوبی حکایت از این واقعیت تلخ دارد. این در حالی است که شما فقط کلمه خاتمی را جست و جو کرده اید. حال آنکه اگر عبارت { خاتمی و دختران} یا {خاتمی و زنان} را جست و جو کنید نتیجه پدیده ای بسیار اسفناک است. این از بعد فساد اخلاقی یک روحانی اصلاح طلب در دولت اصلاحات است. 

نکته قابل توجه دیگر توجه خاتمی به کانون های ثروت است. این اتفاق تنها شامل خاتمی نبوده بلکه شامل مهدی کروبی رئیس مجلس اصلاحات نیز می شود. این موضوع بر همگان روشن است که شهرام جزایری {مفسد اقتصادی} در زمان ریاست جمهوری خاتمی به وی مبالغ کلانی را به صورت بلاعوض هدیه می کند. و این درحالی است که وی مسئولیت خطیر ریاست جمهوری را بر گردن داشت. همچنین مهدی کروبی که وی نیز از همین مفسد اقتصادی مبالغ کلان به صورت بلاعوض دریافت می کند تا در جهت مصارف شخصی هزینه کند. متاسفانه این مبالغ آنقدر بود که کروبی توانست خانه کوچک و محقر خود را تبدیل به کاخی در شمال تهران کند. و این تنها بخش های قابل رویت آن است. چه بسا پول هایی که در حساب های شخصی بیرون از ایران ذخیره شده که حاصل اشک یتیمکان این مرز و بوم است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد