پاتک

طاعت عشق ثوابی ست، که مقبول خداست / سر بی عشق، به تن بار گناهی ست عجیب

پاتک

طاعت عشق ثوابی ست، که مقبول خداست / سر بی عشق، به تن بار گناهی ست عجیب

من هم ساعت 45 میلیونی دوست دارم

پرده اول: قیمت خانه ای که من در آن نشسته ام 45 میلیون تومن است. و قیمت ساعت مچی کسی دیگر هم 45 میلیون تومن. حساب کرده ام اگر من بخواهم این خانه را بخرم باید 8 یا 9 یا ده سال هیچ چیزی نخورم و نپوشم و ننوشم و تفریح نکنم و کرایه هم ندهم و خودم را فریز کنم تا ضربان قلبم هم یواش تر کار کند تا انرژی کمتری مصرف کنم. تازه این در حالی است که فرض کنیم قیمت خانه گران نمی شود. و من هیچ قسطی نداشته باشم.

پرده دوم: قیمت خانه من 45 میلیون تومن است و به خاطر اینکه در منطقه بالای شهر نیست، اگر برای فروش به بنگاه ببرم به علت فرسودگی و کهولت سن ساختمان، آنقدر توی سر ملک می زنند که آدم خجالت می کشد از اینکه صاحب این خانه است اما آن ساعت 45 میلیون تومنی به خاطر اینکه متعلق به فلان آقا زاده است اگر مثل ماشین احمدی نژاد برای فروش در بنگاه معاملات ببرند قیمتش میرسد به 90 میلیون تومن. تازه پدر این آقازاده به خیلی از فسادهای جورواجور متهم است. و چون پول و قدرت دارد قوه محترم قضاییه با او کاری ندارد. و به قول عطار هر جرمی که مرتکب می شود فقط پرونده اش می رود دادگاه. ولی اگر من جرمی مرتکب شوم اول خودم می روم دادگاه بعد پرونده ای برایم تشکیل می دهند که الکی به زندان نرفته باشم

پرده اول :قیمت خانه ای که من در آن نشسته ام 45 میلیون تومن است. و قیمت ساعت مچی کسی دیگر هم 45 میلیون تومن. حساب کرده ام اگر من بخواهم این خانه را بخرم باید 8 یا 9 یا ده سال هیچ چیزی نخورم و نپوشم و ننوشم و تفریح نکنم و کرایه هم ندهم و خودم را فریز کنم تا ضربان قلبم هم یواش تر کار کند تا انرژی کمتری مصرف کنم. تازه این در حالی است که فرض کنیم قیمت خانه گران نمی شود. و من هیچ قسطی نداشته باشم.

پرده دوم :قیمت خانه من 45 میلیون تومن است و به خاطر اینکه در منطقه بالای شهر نیست، اگر برای فروش به بنگاه ببرم به علت فرسودگی و کهولت سن ساختمان، آنقدر توی سر ملک می زنند که آدم خجالت می کشد از اینکه صاحب این خانه است اما آن ساعت 45 میلیون تومنی به خاطر اینکه متعلق به فلان آقا زاده است اگر مثل ماشین احمدی نژاد برای فروش در بنگاه معاملات ببرند قیمتش میرسد به 90 میلیون تومن. تازه پدر این آقازاده به خیلی از فسادهای جورواجور متهم است. و چون پول و قدرت دارد قوه محترم قضاییه با او کاری ندارد. و به قول عطار هر جرمی که مرتکب می شود فقط پرونده اش می رود دادگاه. ولی اگر من جرمی مرتکب شوم اول خودم می روم دادگاه بعد پرونده ای برایم تشکیل می دهند که الکی به زندان نرفته باشم.

پرده سوم: بعضی از اهل قدرت که جلساتشان را در استخرهای آنچنانی و خیلی لوکس که حوض های شیر هم دارد برگزار می کنند. چه لذت خوبی دارد که آدم در حوض شیر شیرجه بزند. ما اینجا باید برای شیری که از تهران می آید قیمت هزار تومنی را 1500 بخریم چون مشمول کرایه ماشین شده است. اما بعضی ها آنقدر پول دارند که برای لطافت پوستشان در حوض شیر شنا می کنند. اما چه خوب می شود اگر من بتوانم پول هایم را جمع کنم تا یک مسافرت دو روزه به همدان بروم و در چشمه های آب گرم طبیعی که بوی سولفید هیدروژن و آمونیاک می دهد برای یک ساعت 20 هزارتومن پول بلیط بدهم و برای یک ساعت در گندابی بنشینم که دکترها گفته اند طبی است.

پرده چهارم: آقای احمدی نژاد به همه یارانه می دهد تا ثروت به طور عادلانه بین تمام اقشار مستضعف تقسیم شود. این خیلی سیاست خوبی است. اما به طور طبیعی نواقصی دارد که گمان می رود گریزی از آنها نیست. مثلا قبلا شیر یارانه ای که خاصیت طبی برای پوست هم ندارد می خریدیم لیتری 200 تومن. هم مزه شیر می داد هم یک لیتر بود. حالا یک شیر یارانه ای 500 تومن نه یک لیتر است و نه مزه شیر می دهد. و پنیرها آبشان زیاد شده است. نان که هم گران شده است و هم ابعادش شده به اندازه دکمه مانتو بعضی از خانم های فشن که حالا پلیس برای دستگیری آنها هشدارهای زیادی داده.


پرده آخر:

این چه وضعی است؟ آنکه پول دارد که مشکلی ندارد. دوباره همه فشارهای روی اقشار ضعیف است. اوضاع طوری شده است به هرکجای اقتصاد دست می زنی به اقشار ضعیف فشار می آید. ثروتمندان که همیشه ثروتمند بوده اند. اقتصاد چپ هم بشود این آقایون ثروتمندتر می شوند. چون پول دارند. اجناس را در انبارهایشان احتکار می کنند تا قیمتش در بازار بشود دو برابر. مثل تخم مرغ صد تومنی که شده است 200 تومن و وزن تخم مرغ هم شده اندازه وزن تخم کبوتر.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد