شهادت جانگداز امیرالمومنین حضرت علی بن ابی طالب ( اباالایتام ) پدر یتیمان کوفه را به ساحت مقدس و ملکوتی امام زمان (عج) و نائب بر حقش حضرت آیت الله خامنه ای و تمام محبان اهل بیت (ع) تسلیت عرض می کنم. آجرک الله یا بقیة الله.
این شب ها شب های قدر است که باید قدر خودمان را بدانیم. قدر و اندازه سال آینده ما این شب ها رقم می خورد. این شب ها باید از خدا بخواهیم که خطاهای ما را ببخشد و بر آنها قلم عفو بکشد. باید توبه کنیم از تمام خطاهای گذشته و صدا بزنیم یا اله العاصین ...
پانویس:
کیفیت علمی: وقتی دانشجوی دانشگاه آزاد واحد رودهن بودم. در چارت درسی ما درس تنظیم خانواده یک واحد بود. اما وقتی در همان سال انتقالی گرفتم و رفتم دانشگاه آزاد واحد زنجان درس تنظیم خانواده ۲ واحد بود. این بی نظمی ها در دانشگاه آزاد بی داد می کند. و اما کیفیت درس. اساتید در دانشگاه رودهن در یک درس یک امتحان هماهنگ می گرفتند به این معنی که در یک درس اساتید مختلف بود اما در نهایت امتحان پایان ترم یک امتحان بود. ( ویژگی این کار این است که دانشجویان و اساتید قابل مقایسه هستند از لحاظ سطح علمی) اما در دانشگاه آزاد واحد زنجان هر استادی برای خودش هرجور دلش می خواست درس می داد و هرجور دلش می خواست نمره می داد. و اصلا در خصوص نحوه طراحی سوال ها با دیگر اساتید همراه و هماهنگ نبودند. این بدان معنی است که در دانشگاه آزاد هیچ قانون و قاعده ای برای تدریس وجود ندارد.
ما از لحاظ فرهنگی: اکثر مردم زنجان همه بر این باور بودند که از وقتی دانشگاه آزاد در زنجان تاسیس شده وضعیت فرهنگی شهر زنجان رو به آشفتگی و بی بند و باری نهاده. خانه های دانشجویی آزاد و بدون هیچ قید و بندی. چه بسیار خانه های دانشجویی که به دخترها اجاره داده می شود و .... اما بشنوید از دانشگاه رودهن: به کرات شنیده ایم که یکی از آزادترین دانشگاه های کشور (و به قول خودمان خراب ترین دانشگاه کشور ) دانشگاه رودهن است. در میان دانشجویان دانشگاه رودهن این صحبت دهن به دهن می چرخد که در زمان اصلاحات از دستشویی های خوابگاه ها جنین مرده پیدا کرده اند. و این درحالی است که پخش مواد توهم زا ( از نوع غیر انتخاباتی) و انواع مشروبات الکلی و مواد مخدر به صورت زیر زمینی بین دانشجویان یکی از مشکلات فرهنگی و اجتماعی دانشگاه است. به طوری که زمانی که تصدی خوابگاه پسران به دست دانشگاه بود و مسئول خوابگاه به طور مستقیم توسط دانشگاه مشخص می شد در اتاق ما که ۱۳ نفر هم اتاقی بودیم یک نفر معتاد داشتیم و به جز سه نفر بقیه سیگاری و قلیونی بودند. به طوری که وقتی محفل عشاق اهل دود برگزار می شد. ما به خاطر غلظت شدید دود در اتاق مجبور به ترک اتاق می شدیم. البته بعدا دانشگاه خوابگاه های پسران را تعطیل کرد تا پاسخگوی اینگونه مشکلات نباشد. این درحالی بود که رئیس وقت دانشگاه آزاد واحد رودهن آقای حسینی بود که شایع بود وی برادر خانم دکتر؟ جاسبی است. وی قریب به ۲۰ سال از سال تاسیس ۶۲ تا سالی که بنده در دانشگاه آزاد رودهن بودم ۸۲ ریاست دانشگاه را به عهده داشت. و هم اکنون نمی دانم چه کسی است.
از وضعیت حجاب در دانشگاه آزاد رودهن همین بس که به عکس فوق توجه کنید: در این خصوص حرف ها و خاطرات بسیاری دارم که اگر ممکن است به بیان انها بپردازم.
خدا لعنت کند آنهایی رو که ریگی رو حمایت می کردند. و خدا بیشتر لعنت کند اونایی رو که ریگی از اون ها حمایت می کرد. بنده می خواهم به آقای موسوی اعلام کنم: وقتی شما با هوادارانت برای اغتشاش به خیابان ها آمدید ریگی از شما حمایت کرد. حالا شما نمی خواهید به خاطر اعدام وی برایش بیانیه صادر بنمایید؟
آقای موسوی شما با سکوت منافقانه خود در برابر برخی مسائل فقط خود را بدنام تر می کنید. هنوز راه برگشت باز است. نروید راهی را که بازگشت از آن غیر ممکن باشد.
به نقل از وبلاگ خورشید عالمتاب. قابل توجه دوستان. لینک وبلاگ خورشید عالمتاب در لینکستان ما موجود می باشد.
پاپتی منم که هاشمی مرا ندید
و پا گذاشت روی پیکر نحیف من
و حس نکرد
طعم معده های خالی گرسنه را
و پول نفت میهن مرا
توی جیبهای...(نقطه چین) گذاشت
بار سخت اقتصادی اش
استخوان پابرهنگان خسته را شکست
و له شدند مردم فقیر
زیر چرخهای بسط اقتصادپاپتی منم که خاتمی مرا ندید
و سر برید آرمانهای زنده مرا
یکی یکی
پای حقه کثیف و منکر دموکراسی
و گفتگوی محض با تمدن فرنگ
راه گوش کردن به ناله های خسته مرا
روی گوشهاش بسته بود
او مرا بهانه کرد و بازهم
جان توده های پاپتی حراج شدپاپتی منم که موسوی مرا ندید
و زخم زد
روی آبروی پابرهنه های حامی نظام
و چشم بست
روی راه روشن و منور امام
و خط سرخ انقلاب را ندید
و خون بچه های ناب جبهه رفته را
توی شیشه کرد
و سیلی محکمی نشاند
توی صورت تکیده بسیجیان
پاپتی منم که رای من
توی دستهای سبز تو مچاله شد
و تو
همچنان ناشیانه داد میزدی
رای، رای مردم است
پاپتی منم که رای من
زیر پای سبز رنگ زور و زر گم است
پاپتی اسم دیگری برای مردم است
ننگ بر کسی که شور توده های پابرهنه را
روزهای وسعت حماسه بزرگ مردمی ندید
روزهایی که کور کرد
آفتاب روشن حضور مردم بصیر
چشم تنگ فتنه را
من یکی از آن دو پابرهنه ام که عشق را
توی دست های مهربان خود نشانده است
و پای عشق
خوب اگر ببینی اش
ایستاده است